آیا مایل هستید اعلانات مربوط به گفتگوهای آنلاین خود را روی دستگاه
خود دریافت کنید؟
در پنجره باز شده روی دکمه Allow کلیک کنید...
لطفاً اتصال اینترنت خود را بررسی کنید.
تلفن تماس:
شما میتوانید درخواست ارزیابی حقوقی خود را بطور مستقیم برای ارسال کنید و در کوتاهترین زمان ممکن از ایشان پاسخ
بگیرید.
لطفا دقت داشته باشید، شما در هر روز تنها
میتوانید ۳
درخواست ارزیابی حقوقی رایگان ویا ارتباط مستقیم با متخصص ثبت نمایید.
همچنین دقت داشته باشید درصورت عدم انتخاب متخصص، پیام شما برای تمامی متخصصان ارسال شده و ایشان
می توانند ارزیابی خود را از درخواست شما مطرح نمایند.
سلام. پدربزرگم یک تعمیرگاه داشته که شش دانگ آن را در زمان زنده بودن به نام پسرش زده است ولی ظاهرا فقط سند به نام خورده ولی هبهنامه رسمی یا غیررسمی تنظیم نشده. پدربزرگ ابتدا و سپس مادرم فوت شده. آیا میتوانم به دلیل عدم وجود هبهنامه رسمی از این شخص شکایت کرده و سهمالارث مادرم را بازپس بگیرم؟
با توجه به توضیحات شما، اگر پدربزرگ در زمان حیات خود، سند مالکیت تعمیرگاه را به نام پسرش انتقال داده باشد، این انتقال به طور قانونی معتبر است و نیازی به هبهنامه ندارد. بنابراین، اگر انتقال مالکیت به صورت قانونی و با سند رسمی انجام شده باشد، شما نمیتوانید به دلیل عدم وجود هبهنامه رسمی شکایت کنید یا سهمالارث مادرتان را بازپس بگیرید.
بر اساس ماده 47 قانون ثبت اسناد و املاک، انتقال مالکیت اموال غیرمنقول باید به صورت سند رسمی انجام شود و اگر چنین سندی وجود داشته باشد، انتقال صحیح و قانونی است.
در صورتی که شواهدی مبنی بر عدم قانونی بودن انتقال یا تقلب در انتقال سند دارید، میتوانید از طریق مراجع قضایی پیگیری کنید.
این پاسخ توسط هوش مصنوعی تولید شده است. لطفاً
توجه
داشته باشید که ممکن
است اطلاعات
ارائهشده
بهطور کامل دقیق
یا قابل اعتماد نباشد. توصیه میشود برای تأیید صحت اطلاعات، به مشاوره وکلای مجرب مراجعه کنید.
با سلام
با توجه به اینکه شخص در قید حیات خود اختیار اموالش را دارد و سند رسمی به نام پسرش منتقل شده است عدم تنظیم هبه نامه خللی به اعتبار سند وارد نمیکند
سلام. این موضوع یکی از موارد پیچیده و متداول در دعاوی ملکی و ارث است. در ادامه به صورت دقیق و بر اساس قوانین، به پرسش شما پاسخ میدهم.
پاسخ کوتاه و صریح به سوال شما این است: صرفا به دلیل عدم وجود هبهنامه رسمی یا غیررسمی، شانس موفقیت شما در بازپسگیری سهمالارث مادرتان بسیار کم و نزدیک به صفر است.
حال به تشریح دلایل حقوقی این موضوع و بررسی راههای احتمالی دیگر میپردازیم.
چرا نبودن "هبهنامه" به تنهایی کافی نیست؟
۱. اعتبار سند رسمی مالکیت:
بر اساس ماده ۲۲ قانون ثبت اسناد و املاک ایران، وقتی ملکی به صورت رسمی در دفتر اسناد رسمی به نام شخصی منتقل شده و سند تکبرگ یا دفترچهای برای او صادر میشود، دولت فقط او را به عنوان مالک به رسمیت میشناسد. این سند، قویترین دلیل مالکیت است. دادگاهها به سادگی این سند رسمی را نادیده نمیگیرند.
۲. انتقال مالکیت در زمان حیات:
نکته کلیدی این است که پدربزرگ شما در زمان حیات خود، ملک را به نام پسرش منتقل کرده است. هر فردی اختیار کامل اموال خود را دارد و میتواند در زمان حیات، تمام یا بخشی از اموالش را به هر کسی که بخواهد (از جمله یکی از فرزندانش) از طریق فروش، صلح، یا هبه (بخشش) منتقل کند. این کار به معنای محروم کردن سایر ورثه از ارث نیست، زیرا مالی که قبل از فوت منتقل شده، دیگر جزو ماترک (اموال به جا مانده از متوفی) محسوب نمیشود تا ارثی از آن به کسی برسد.
۳. هبه (بخشش) و اثبات آن:
* هبه یا بخشش، یک نوع قرارداد است. برای صحت هبهی ملک، دو عنصر کلیدی لازم است: ایجاب (قصد بخشش از سوی هبهدهنده) و قبض (تحویل و در اختیار گرفتن مال توسط هبهگیرنده).
* سند رسمی به نام پسرعمویتان، به خودی خود قویترین مدرک برای اثبات "قبض و اقباض" است. یعنی همین که پدربزرگتان به دفترخانه رفته و سند را به نام پسرش امضا کرده، نشاندهنده اراده او برای بخشش و تحویل دادن ملک به اوست.
* بنابراین، حتی اگر نوشتهای تحت عنوان "هبهنامه" وجود نداشته باشد، خود عمل انتقال سند رسمی میتواند به عنوان تحقق عقد هبه در نظر گرفته شود.
آیا راهی برای شکایت و بازپسگیری وجود دارد؟
بله، اما مسیر آن بسیار دشوار است و بار اثبات ادعاهای سنگینی بر دوش شما (به عنوان خواهان دعوا) خواهد بود. شما نمیتوانید به "نبود هبهنامه" استناد کنید، بلکه باید خود "معامله اصلی" را زیر سوال ببرید. راههای احتمالی (که همگی سخت هستند) عبارتند از:
۱. اثبات "صوری بودن معامله" (مهمترین راهکار)
این محتملترین راهی است که وکلا در چنین پروندههایی دنبال میکنند.
* ادعا: شما باید در دادگاه ثابت کنید که انتقال سند، یک معامله صوری بوده است. یعنی در ظاهر به شکل فروش یا صلح بوده، اما در واقعیت هیچ پولی رد و بدل نشده و قصد واقعی پدربزرگ، انتقال مالکیت نبوده، بلکه هدفش صرفا فرار از دین یا کنار گذاشتن سایر ورثه بوده است.
* چگونه باید ثابت کرد؟
عدم توانایی مالی خریدار: باید ثابت کنید که عموی شما در آن زمان، توانایی مالی پرداخت قیمت چنین تعمیرگاهی را نداشته است (با استعلام از سوابق بیمه، حسابهای بانکی و...).
عدم وجود رد و بدل پول: باید ثابت کنید هیچ پولی از حساب عموی شما به حساب پدربزرگتان واریز نشده است.
تصرف ملک توسط پدربزرگ: اگر بتوانید با شاهد یا مدارک دیگر ثابت کنید که پدربزرگتان تا زمان فوت همچنان مانند یک مالک از آنجا استفاده میکرده (مثلا اجارهاش را میگرفته یا خودش در آنجا کار میکرده)، این میتواند نشانهای از صوری بودن معامله باشد.
* نتیجه: اگر دادگاه قانع شود که معامله صوری بوده، آن را باطل کرده و ملک را به ماترک پدربزرگ برمیگرداند. در این صورت، شما به قائممقامی از مادر مرحومتان، سهمالارث خود را دریافت خواهید کرد.
۲. اثبات "عدم اهلیت" پدربزرگ در زمان انتقال سند
* ادعا: شما باید ثابت کنید که پدربزرگتان در لحظه امضای سند در دفترخانه، به دلیل کهولت سن، بیماری (مانند آلزایمر) یا عدم سلامت عقل، از قوه تشخیص و اراده کافی برخوردار نبوده و نمیدانسته که در حال انجام چه کاری است.
* چگونه باید ثابت کرد؟ این کار بسیار سخت است و نیازمند مدارک پزشکی بسیار قوی، شهادت شهود معتبر (مانند همسایگان یا پزشک معالج) و ارجاع موضوع به کمیسیون پزشکی قانونی است.
سهمالارث شما
شما به عنوان فرزند، وارث مادرتان هستید. اگر مادرتان بعد از پدربزرگتان فوت کرده باشد، سهمالارث او از پدربزرگتان به شما میرسد (این اصل در حقوق "قائممقامی" نامیده میشود). بنابراین اگر بتوانید ملک را به ماترک برگردانید، حق شما برای گرفتن سهمالارث مادرتان کاملا قانونی است.
نتیجهگیری و توصیه نهایی
* پرونده شما بسیار پیچیده و اثبات ادعاهایتان بسیار دشوار است. وجود سند رسمی به نام عمویتان، یک مانع حقوقی بسیار بزرگ است.
* موفقیت شما نه به "نبود هبهنامه"، بلکه به اثبات صوری بودن معامله یا عدم اهلیت پدربزرگتان بستگی دارد که بار اثبات آن کاملا بر عهده شماست.
اقدام فوری: حتما و در اولین فرصت، تمام مدارک موجود (از جمله کپی سند ملک، گواهی حصر وراثت پدربزرگ و مادرتان) را به یک وکیل بسیار مجرب و متخصص در امور ملکی و ارث نشان دهید. وکیل پس از بررسی دقیق جزئیات میتواند به شما بگوید که آیا شواهد کافی برای طرح دعوا و شانس موفقیت وجود دارد یا خیر.