لطفاً اتصال اینترنت خود را بررسی کنید.
صدها وکیل اختلاس به صورت آنلاین، تلفنی و ۲۴ ساعته آماده ارائه خدمت به شما عزیزان میباشند. از لیست زیر، بهترین وکیل اختلاس را انتخاب کنید و شروع به گفتگو کنید. بنیاد وکلا کیفیت خدمات را ۱۰۰٪ تضمین میکند.
۳,۶۱۰ وکیل
در این مقدمه به نقش و اهمیت وکیل اختلاس میپردازم و خواهید دانست که یک وکیل متخصص در دعاوی اختلاس چگونه میتواند از حقوق موکل دفاع کند، پیچیدگیهای پروندههای مالی را مدیریت نماید و راهکارهای قانونی مناسب برای رفع اتهامات و کمینهسازی خسارت را ارائه دهد.
آگاهی از وظایف و توانمندیهای وکیل اختلاس شما را در مواجهه با احضاریه، تحقیقات مقدماتی و دادرسی کیفری توانمند ساخته و از ریسکهای ناشی از بیاطلاعی از قوانین مالی و ادله کیفری مصون میدارد. با مطالعه این مقاله، ارزش حضور مشاور حقوقی خبره در پروندههای اختلاس برای کاهش احتمال صدور قرار تامین سنگین یا صدور کیفرخواست علیه متهم و جلوگیری از تضییع حقوق مالی و حیثیتی تحقق مییابد.
از شما دعوت میکنم تا ادامه مطلب را با دقت دنبال کنید و راهنماییهای عملی و تخصصی در این زمینه را مطالعه نمایید.
من، به عنوان وکیلی که سالیان دراز در دادسراها، دادگاههای انقلاب و هیئتهای رسیدگی به تخلفات اداری سر و کارم با پروندههای مفاسد اقتصادی بوده است، اصطلاح وکیل اختلاس را نه صرفاً یک عنوان شغلی، بلکه تعهدی میدانم که متضمن ترکیبی از دانش کیفری تخصصی، فهم عمیق از ساختار مالی و اداری نهادهای عمومی، تسلط بر فنون حسابداری جنایی و مهارتهای ظریف مذاکره در محیطهای پرتنش است.
وکیل اختلاس کسی است که میتواند هم در قامت مدافع متهم، هم در نقش نماینده حقوقی دستگاه متضرر، و گاهی در قالب شاکی خصوصی، نقاط کور یک جریان مالی پیچیده را بر کالبد قانون روشن سازد، بیآنکه تسلیم هیاهوی رسانهای یا فشار افکار عمومی شود.
در مقام بیان کارکردهای چنین وکیلی باید اذعان کنم نخستین وظیفه او جدا کردن ادعا از ادله است؛ زیرا در جرائم مرتبط با بیتالمال، خطوط میان سوءاداره اداری، تخلف انضباطی و جرم کیفری به باریکی موی است و اگر در همان گام نخست تفکیک نشود، سرنوشت پرونده ممکن است سالها در چرخه تحقیقات بلاتکلیف بماند و حیثیت افراد یا اعتبار سازمان به نابودی رود.
برای درک دایره تخصص وکیل اختلاس ناگزیر باید به عناصر قانونی جرم بازگردیم. ماده ۵ قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشاء و اختلاس و کلاهبرداری مصوب ۱۳۶۷، اختلاس را به برداشت یا تصاحب وجوه و اموال دولتی توسط مستخدمان و ماموران عمومی تعریف میکند؛ یعنی متهم باید کارمند یک دستگاه مشمول بودجه عمومی باشد، مال تحت اختیار اداری او قرار گرفته باشد و او با سوءنیت آن را تملک کرده یا به دیگری انتقال داده باشد.
وکیل اختلاس در نخستین مطالعات پرونده باید بررسی کند که آیا این چهار رکن اساسا فراهم است یا خیر.
چنانچه یکی از ارکان، مثلا تعلق مال به دولت، محل تردید باشد، دفاع از متهم بر مدار انتفای وصف دولتی استوار میشود؛ اگر مرتکب مستخدم عمومی نباشد، عنوان مجرمانه میتواند به خیانت در امانت یا حتی سرقت تغییر یابد و پرونده مسیر کاملا متفاوتی طی کند.
برعکس، در سمت وکالت از دستگاه دولتی، من در همان روز اول گردآوری دلایل، فهرستی از اسناد مالی و حوالههای بانکی را درخواست میکنم تا پیوند ملکیت دولتی با وجوه برداشت شده را بیهیچ خللی اثبات نمایم؛ زیرا دادگاه بدون تحقق این رکن، حکم به اختلاس نخواهد داد.
وکیل اختلاس به مهارت خوانش ترازنامه و گزارش حسابرسی مجهز است؛ تواناییای که تفاوت او را با وکیل دعاوی عادی رقم میزند. بگذارید از تجربه خود مثال بزنم: در یک پرونده، مدیر شعبه بانک دولتی متهم شده بود دهها میلیارد ریال از منابع شعبه را با حوالههای صوری خارج کرده است. حسابرس دیوان محاسبات در گزارش اولیه، رقم برداشت را بر اساس مانده پایان سال اعلام کرده بود؛ حال آنکه میان انتقال وجه و برگشت آن در همان ماه مانده نهایی صفر شده بود.
من با تطبیق گردش حساب روزانه و قراردادهای فروش اوراق مشارکت، نشان دادم وجوه پس از دو روز دوباره به حساب شعبه بازگردانده شده و مدیر در واقع مرتکب تصرف غیرمجاز شده نه اختلاس، زیرا قصد تملک دائمی نداشته است.
دادسرا اتهام را تعدیل کرد و حکم حبس سنگین موکل به جزای نقدی بدل شد. این ظرافت وقتی به کار میآید که وکیل بداند ارقام سرد حسابداری چگونه در چارچوب رکن مادی جرم معنا پیدا میکند و کیفرخواست را دگرگون میسازد.
گام مهم دیگر برای وکیل اختلاس، مدیریت مرحله تحقیقات مقدماتی است. بازپرس ویژه جرائم اقتصادی معمولا با استناد به ماده ٢١٨ قانون آیین دادرسی کیفری حسابهای متهم و بستگان درجه یک او را مسدود میکند.
وکیل کاربلد در اولین لایحهای که تقدیم میکند، با ارائه مدارک درآمد مشروع متهم، نشان میدهد برخی حسابها محل واریز حقوق و مزایای رسمی یا تسهیلات وام مسکن است و مسدود ماندن آنها به زندگی عادی خانواده لطمه جبرانناپذیر میزند.
همین اقدام کوچک، بارها موجب شده بازپرس بخشی از حسابها را رفع توقیف کند و متهم بتواند هزینه دفاع و معاش خانواده را تامین کند؛ تفاوتی که نبودش در عمل شخص را وادار به اعترافات عجولانه و غیرواقعی میکند تا شاید آزادی موقت بیابد.
در مقام شاکی نیز وظایف وکیل اختلاس پیچیده است. او باید نه تنها وقوع جرم را ثابت کند، بلکه راه وصول اموال را هموار سازد.
ماده ١٤ قانون نحوه اجرای محکومیتهای مالی، مصادره اموال تا حد بدهی را تجویز کرده است؛ ولی تجربه میگوید دارایی مختلس معمولاً در قالب سهگانه املاک چند لایهی وکالتی، حسابهای بانکی متعدد به نام بستگان و سرمایهگذاری در شرکتهای صوری پنهان است. وکیل در این مرحله با صدور نیابت قضایی برای استعلام از ثبت اسناد، سازمان بورس و بانک مرکزی، شبکه مالی موکل را ردیابی میکند.
در یک پرونده سازمانی، تنها با اتکا به گزارش سامانه سمات توانستیم اوراق اختیار فروش تبعی را که متهم به اسم خواهرش خریداری کرده بود شناسایی و توقیف کنیم؛ داراییای که معادل نیمی از رقم خسارت بود. بدون تبحر وکیل در مقررات بازار سرمایه، این پول هرگز به خزانه دولت باز نمیگشت.
مسئولیت کیفری وکیل اختلاس نیز موضوعیتی جدی دارد. ماده ٥٩٩ قانون مجازات اسلامی مقرر میکند اگر کارمندان یا کارشناسان امین در تسهیل جرم مالی مشارکت کنند، خود به مجازات جرم اصلی محکوم میشوند. وکیل بیپروا که مثلا با وعده تبانی در کارشناسی یا پرداخت رشوه، تلاش کند مدارک را تغییر دهد، در مدار مجازات مشابه موکل قرار میگیرد.
من بارها در جلسات توجیهی اولیه به موکل توضیح میدهم راه نجات، بهبود جایگاه قانونی او از مسیر روشهای مشروع است: بازگشت مال، مصالحه، ارائه ادله تبرئه، یا تبیین فقدان سوءنیت؛ نه تخریب دلایل دادستانی. این رویکرد اخلاق حرفهای را پاس میدارد و از وکیل در برابر دامهای تعقیب جداگانه محافظت میکند.
میزان حقالوکاله در این پروندهها هم مخاطب را به پرسش وامیدارد. تعرفه اتحادیه سراسری وکلای دادگستری برای امور کیفری، ارقام ثابتی دارد، اما پرونده اختلاس غالبا نیازمند همکاری همزمان با حسابرس، کارشناس ارزشگذاری، و برنامهنویس دادهکاوی برای استخراج تراکنشهاست. وکیل، هزینه این خدمات تخصصی را پیشبینی کرده و در قرارداد حقالوکاله میگنجاند.
مدیران دولتی که گاهی از ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی بودجه دفاع دریافت میکنند، باید بدانند مبلغ ظاهراً بالا، پوششدهنده تلاش تیمی است که به پشتوانه آن میتوان میلیاردها تومان اموال عمومی را بازگرداند یا سالهای حبس را به تعلیق موکول کرد.
در ارزیابی نقش وکیل اختلاس، نباید تاثیر رسانه و افکار عمومی را نادیده گرفت. متهمی که نامش در خبرگزاریها برجسته میشود، حتی پیش از محکومیت در معرض مجازات اجتماعی قرار گرفته است.
من همواره در همان روز نخست وکالت، تقاضای دستور منع انتشار جزییات پرونده را تا خاتمه تحقیقات تقدیم میکنم، با استناد به اصل ٣٨ قانون اساسی و ماده ٣٥٤ قانون آیین دادرسی کیفری. این اقدام فرصت میدهد دفاع در محیط آرام شکل بگیرد و شهرت متهم در صورت برائت قابل ترمیم باقی بماند.
در سمت مقابل، اگر نماینده شاکی عمومی باشم و انتشار خبر احیای بیتالمال کارکرد بازدارنده داشته باشد، با صدور اطلاعیه رسمی و بیان جزئیات تایید شده قضایی، اجازه نمیدهم فضا به شایعه سپرده شود. هنر وکیل، کنترل روایت است؛ نه پنهانکاری مطلق، نه افشاگری بیحساب.
مسیر دادرسی اختلاس چند شاخه فرعی دارد که هرکدام مداخله ویژه وکیل را میطلبد. در دیوان محاسبات کشور، دادرسی مالی بر اساس قانون دیوان محاسبات و آییننامه اجرایی آن صورت میگیرد و هدف اصلی، صدور رأی مسئولیت مالی و حکم به رد مال است. رأی این دیوان هرچند ماهیت کیفری ندارد، اما در شعبه کیفری دادگاه انقلاب به عنوان دلیل بر اثبات عنصر تصاحب سوءنیتمند پذیرفته میشود.
به همین علت، وکیل اختلاس اگر نماینده متهم است، باید همزمان لایحه دفاعی در دیوان محاسبات ارائه دهد و از ارکان عدم تفریط یا عدم تسیب دفاع کند؛ در غیر این صورت رأی نهایی دیوان، عرصه کیفری را برای مجازات سنگینتر مهیا خواهد کرد.
در نهایت، باید یادآور شوم که وکیل اختلاس نه تنها مدافع یا نماینده شاکی است، بلکه گاهی نقش میانجی قانونی برای بازگرداندن ثروت به چرخه اقتصاد را ایفا میکند.
قانون مجازات اسلامی در ماده ١١٤ امکان تعلیق تعقیب در صورت رد عین مال یا مثل آن را پیشبینی کرده است.
وکیل کارآزموده با مذاکره میان دستگاه شاکی و متهم، شرایط بازگشت مال را مهیا میکند؛ شاید از طریق انتقال سهام یک کارخانه یا واگذاری چند ملک به نرخ کارشناسی. این توافق، هم به سرعت جبران خسارت میانجامد و هم فشار دستگاه قضایی را کاهش میدهد؛ در حالی که اگر وکیل تنها بر جدل حقوقی اصرار ورزد، شاید سالها حکم بازگشت مال در کتاب احکام بماند و بیتالمال همچنان در دست ثالث باشد.
همه آنچه نوشتم، نشان میدهد وکیل اختلاس شخصی است درهمتنیده با سه عالم حقوق کیفری، حسابداری جنایی و سازوکار اداری دولت؛ با ذهنی تحلیلگر، قلمی استدلالی و روحیهای که بتواند میان کیفر و ترمیم تعادل ایجاد کند.
در چشم من، وکیل اختلاس نه مدافعِ مطلقِ متهم است و نه شمشیر بیرحم دولت؛ او حافظ ترازوی عدالت است تا برداشتهای ناروای مال عمومی با واکنش قاطع، مستند و در چارچوب قانون پاسخ گفته شود و در عین حال، حقوق انسانی متهم در چرخه تحقیقات و محاکمه پایمال نگردد.
این رسالتِ پیچیده همان چیزی است که حق الوکاله در نگاه اول سنگین را توجیه میکند: تعهدی برای صیانت توأمان از نبض اقتصاد ملی و جان و اعتبار تکتک افراد دخیل در پروندهای که گاهی آوازهاش از دیوان محاسبات تا صفحات نخست روزنامهها میپیچد.
جرم اختلاس از جمله جرائم مهم علیه اموال عمومی است که در قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ با صراحت در قالب ماده ۵۴۰ تعریف شده و نقض اصول اعتماد عمومی نسبت به بیتالمال را به وضوح نشان میدهد.
در گستره این تعریف، هرگاه مستخدم یا مامور دولت، شهرداری یا موسسات عمومی غیردولتی وجوه، اموال یا اسناد مالی متعلق به دولت یا موسسه عمومی یا اموال متصرفی اشخاص را که بر اساس قانون یا مقررات موظف به وصول، نگهداری یا تحویل آن به دیگری است، بدون رعایت ضوابط قانونی ببرد، برداشت کند، توقیف یا قبول نماید یا به طور کلی آن را تصاحب کند، مرتکب جرم اختلاس شده است.
این تعریف ضمن پوشش متنوعترین مصادیق سوءاستفاده مالی، عنصر اعتماد شغلی ماموران رسمی را مبنای جرمانگاری قرار میدهد و نشان میدهد که جنبه عمومی و آثار اجتماعی این نوع سوءاستفاده تا چه حد برای قانونگذار مهم بوده است.
اختلاس با دو جرم مشابه اما از نظر قانونی متمایز یعنی خیانت در امانت و سرقت تفاوتهای بنیادین دارد. در خیانت در امانت، فرد بر اساس رابطه امانی با صاحب مال خواه خصوصی و خواه عمومی مال را تحویل میگیرد و سپس برخلاف تعهد امانی، آن را تصاحب یا ضایع میکند، اما در اختلاس نقش مستخدم رسمی و انتشار سوءنیت بهواسطه وظیفه عمومی دخیل است.
از سوی دیگر، سرقت مستلزم غیبت یا عدم حضور صاحب مال و ربودن اموال خصوصی اوست و معمولا به عنصر غفلت مالک وابسته است. در حالی که در اختلاس، مامور رسمی خود عامل برداشت است و عنصر غفلت مالک در اینجا دولت یا موسسات عمومی مطرح نیست.
این تفاوتها اهمیت بررسی دقیق رابطه استخدامی، وظیفه قانونی مامور و ماهیت مال مورد تصرف را روشن میکند و نشان میدهد که بسیاری از پروندههای مالی که در نگاه اول بهعنوان سرقت یا خیانت در امانت طبقهبندی میشوند، در صورت وجود شرایط استخدامی و ماموریت رسمی، در زمره جرائم اختلاس قرار میگیرند.
برای مرتکب اختلاس، قانون مجازات اسلامی مجازاتهای متعددی پیشبینی کرده است که بر اساس میزان وجوه یا اموال اختلاسشده و موقعیت شغلی او شدت مییابد.
مطابق ماده ۵۴۱، در صورتی که مبلغ وجوه یا اموال یا اسناد مالی اختلاسشده تا پانصد میلیون ریال باشد یا سهمالشرکه و اوراق مشارکت تا پنجاه میلیون ریال، مرتکب علاوه بر رد مال، به حبس از یک تا پنج سال محکوم میشود. اما اگر میزان اختلاس فراتر از این سقف باشد، به حکم ماده ۵۴۲، مجازات از پنج تا پانزده سال حبس و جزای نقدی معادل مال اختلاسشده اجرا میشود.
مهمتر آنکه ماده ۵۴۳ در موارد سوءاستفاده شبکهای و ارتکاب جرم توسط مستخدم رسمی دستگاههای اجرایی یا در صورت استفاده از رانت اطلاعاتی برای سوءاستفاده از وجوه عمومی، بند انفصال دائم از خدمات دولتی را نیز اضافه میکند. این تشدید مجازات نشانگر حساسیت قانونگذار نسبت به نقش مستخدمین رسمی در حفظ سلامت مالی و اعتماد عمومی است.
قانونگذار در ماده ۵۴۴ راهکار تشویقی برای اعاده مال فراهم کرده و بیان میدارد که هر گاه قبل از صدور حکم قطعی، مرتکب تمام یا بخشی از مال اختلاسشده را مسترد کند یا در هر مرحله از دادرسی آن را بازگرداند، دادگاه میتواند بنا به پیشنهاد دادستان یا درخواست مدعی خصوصی مجازات را تا یک درجه تخفیف دهد.
این ظرفیت قانونی زمینهساز بازگرداندن هر چه سریعتر اموال عمومی و کاهش بار قضایی میشود و از سوی دیگر، انگیزهای برای مرتکب جهت جبران نقض امانت و کاهش مدت حبس فراهم میآورد.
در عمل، اجرای این بند حقوق مردم را زودتر به حالت سابق بازمیگرداند و عدالت ترمیمی را بهعنوان مکمل عدالت کیفری به جریان میاندازد.
از منظر رویه قضایی، تشخیص دقیق مصادیق اختلاس و تفکیک آن از خیانت در امانت و سرقت اهمیت بسیاری دارد. دیوان عالی کشور در رأی وحدت رویه شماره ۷۱۱ مورخ ۲۵/۲/۱۳۹۳ تاکید کرده است که برداشت یا توقیف وجوه عمومی صرفا زمانی مشمول تعریف اختلاس است که مامور اولا به حکم قانون مامور دریافت وجوه باشد و ثانیا اقدام مستند به سوءنیت خاص بر خلاف قصد قانونی او انجام گیرد.
این رویه قضایی معیاری برای قاضی محسوب میشود تا پیگرد کیفری ماموران رسمی را بهدرستی با چارچوب قانون تطبیق دهد. در عین حال، شرط سوءنیت تقلبی یا قصد برداشتن غیرقانونی باید به وضوح در صورتجلسه تحقیقات اولیه یا اسناد تکمیلی گزارش شده باشد تا امکان دفاع متهم و احقاق حقوق بیتالمال فراهم شود.
عنصر مادی جرم اختلاس معمولا با بررسی اسناد بانکی، گردش حسابها و گزارشهای حسابرسی داخلی یا بازرسی کل کشور اثبات میشود. کارشناس رسمی دادگستری در رشته حسابداری رسمی با تنظیم نظریه تفصیلی، نحوه برداشت وجوه و مقایسه آن با مجوزهای صادره را تشریح میکند. اگر نظریه کارشناسی نشان دهد که برداشت فراتر از اذن قانونی بوده یا انتقال وجوه بدون دستور مکتوب انجام شده است، رکن مادی جرم محقق میشود. علاوه بر آن، شهادت شهود که مستقیما شاهد مراحل برداشت یا تحویل وجوه بودهاند، در صورت ثبت دقیق جزئیات زمان، مکان و نحوه وقوع جرم، وزن قضایی قابل توجهی پیدا میکند. با این حال، اقرار متهم نیز تنها در صورتی معتبر است که در حضور وکیل و با رعایت تشریفات قانونی اخذ شده باشد و همراه با قرائن دیگر مانند گزارش کارشناس یا اسناد رسمی تلقی شود.
عنصر معنوی یا سوءنیت خاص، با تحقیق دقیق در صورتجلسه تحقیقات اولیه و مستندسازی مکاتبات داخلی یا تبادل پیامکها و نامههای اداری قابل احرازش است. اگر مامور رسمی گردش کار خود را به صورتی تنظیم کرده باشد که وجوه یا اموال به طور ناگهانی به حساب شخصی یا موسسهای غیرمرتبط منتقل شود، سوءنیت او ثابت میشود.
این سابقه رفتار، بهویژه در موارد درز اطلاعات محرمانه داخلی و سوءاستفاده از رانت اطلاعاتی، در اجرای ماده ۵۴۳ برای تشدید مجازات مورد توجه است.
در مواردی که متهم با برنامهریزی قبلی و همراه با چند نفر از همکاران خود اقدام به اختلاس میکند، ممکن است جرم شبکهای عنوان شود و در کنار انفصال دائم، مجازات بیشتری بر اساس قانون مبارزه با جعل و قاچاق کالا و ارز نیز اجرا شود.
نقش وکیل دادسرا یا وکیل مدافع متهم اختلاس در این پروندهها بسیار تعیینکننده است. او باید پیش از هر چیز حق دسترسی به محتویات پرونده و اسناد مالی را بر اساس ماده ۶۴ قانون آیین دادرسی کیفری مطالبه کند تا از وجود یا فقدان دستور قضایی برای برداشت وجوه مطلع گردد. سپس با ارسال درخواست تحقیقات تکمیلی به بازپرس، خواستار بررسی میدانی حسابهای بانکی، بررسی اسناد خزانهداری و اخذ استعلام از حسابرسی داخلی دستگاه مربوط میشود.
تسلط بر رویههای قضایی و عناوین جزایی باعث میشود دفاع وکیل در قالب لوایح مستدل، طرح خلأهای قانونی یا رویهای در مراحل تحقیق را در دستور کار قرار دهد و از حقوق متهم در برابر اتهامات سنگین دفاع نماید.
در مرحله دادگاه نیز، ارائه تحلیل تطبیقی پولشویی با اختلاس میتواند به دفاع متهم کمک کند. اگر انتقال وجوه از حساب بیتالمال به حساب شخصی تنها مرحله اول در یک زنجیره مالی پیچیده باشد، این رفتار ممکن است علاوه بر اختلاس، جرم پولشویی نیز محسوب شود.
وکیل با بهرهگیری از ماده ۲ قانون مبارزه با پولشویی که مجازاتهای خاصی برای آن پیشبینی کرده است، میتواند قاضی را به ضرورت تفکیک جرائم و محو همپوشانی عناوین تشویق نماید تا متهم در یک پرونده با دو بار مجازات مواجه نشود. این استراتژی دفاعی از تضییع حقوق مدنی و کیفری موکل جلوگیری میکند.
در نهایت، اهمیت جبران سریع خسارت و بازگرداندن اموال اختلاسشده در کاهش میزان مجازات بسیار بالا است. متهمانی که قبل از صدور دادنامه قطعی، کل یا بخشی از وجوه را مسترد مینمایند، با استناد به ماده ۵۴۴ میتوانند میزان حبس و جزای نقدی خود را کاهش دهند. تجربه قضایی نشان داده است که قاضی در صورت ارائه مدارک مستدل مبنی بر جبران هزینههای بیتالمال، تخفیف قابل توجهی در حکم صادره اعمال میکند و این امر خود نوعی تشویق برای مرتکبان به بازگرداندن هر چه سریعتر اموال است.
به این ترتیب، آشنایی با تعریف دقیق جرم اختلاس، ارکان مادی و معنوی آن، تشخیص تفاوت از جرائم مشابه، رویه قضایی دیوان عالی کشور و مجازاتهای مقرر، بنیاد دفاع و راهنمای عمل وکیل در تمامی مراحل دادسرا و دادگاه را شکل میدهد. تنها از مسیر تسلط بر این عناوین و استفاده هوشمندانه از ظرفیتهای تخفیف مجازات و اعاده اموال میتوان عدالت کیفری را به منصه ظهور رساند و از تضییع حقوق عمومی و خصوصی در فرآیند رسیدگی کیفری جلوگیری نمود.
وقتی اتهام اختلاس متوجه شما میشود یا احتمال طرح چنین اتهامی وجود دارد، حضور وکیل متخصص اختلاس از نخستین گامهای حیاتی برای حفظ حقوق و کاهش آسیبهای قانونی است. در چند وضعیت مشخص که در ادامه بهتفصیل بررسی میکنم، مشورت و تمکین به وکیل اختلاس ضروری خواهد بود:
در وهله نخست اگر احضاریه دادسرا یا نوتیفیکیشن قضایی درباره آغاز تحقیقات کیفری برای شما صادر شده باشد، بهتر است پیش از هر اقدام دیگری مستقیما به وکیل اختلاس مراجعه کنید. این احضاریه معمولا زمان و مکان اولین جلسه بازجویی را اعلام میکند و بدون دفاع حرفهای در این جلسه، اظهارات شما ممکن است در صورتجلسه به گونهای ثبت شود که در ادامه روند دادرسی بهضرر شما تمام گردد.
وکیل از طریق بررسی مفاد احضاریه، تعیین حدود موضوع اتهام و هدایت شما برای پاسخهای مناسب، نخستین سد دفاعی را ایجاد خواهد کرد.
دوم آنکه هرگاه در محل کار یا در موسسهای که خدمت میکنید، بازرسی داخلی یا حسابرسی مستقل آغاز شد و از شما درخواست ارائه اسناد و مدارک مالی شد، پیش از تسلیم هرگونه مستند، بهتر است مشورت با وکیل اختلاس داشته باشید. زیرا نحوه پاسخگویی و ارائه اسناد میتواند تعیینکننده طبقهبندی جرم از اختلاس به خیانت در امانت یا حتی سرقت باشد. وکیل با آگاهی از مقررات آیین دادرسی کیفری و قانون مجازات اسلامی، به شما کمک میکند بدون ایجاد ابهام یا ارائه مدارک ناقص، فرایند شفاف حسابرسی را رعایت کرده و از هرگونه تعرض احتمالی ناحق به منافع شما جلوگیری نمایید.
سوم اینکه چنانچه در سابقه شغلی شما نشانههایی از برداشتهای مالی خارج از رویه رسمی یا انتقال وجوه به حساب شخصی مشاهده شود، حتی پیش از طرح رسمی اتهام، به وکیل اختلاس مراجعه کنید. بررسی دقیق گردشهای بانکی، مکاتبات اداری و قراردادهای مالی شما میتواند فرصت خوبی باشد تا با تنظیم لایحه تبیینی، توضیحات روشن و مستند ارائه دهید یا از درخواست تحقیقات تکمیلی جلوگیری کنید. وکیل میتواند با مذاکرات قضایی اولیه از صدور قرار تامین کیفری یا بازداشت موقت جلوگیری نماید.
چهارم آنکه در صورتی که از طریق رسانهها یا نهادهای نظارتی، مورد شکایت مدعی خصوصی قرار گرفتهاید، حتی بدون صدور دستور قضایی، لازم است از ظرفیت وکیل اختلاس برای تنظیم شکوائیه پاسخ و دفاع مقدماتی بهرهمند شوید. این دفاع در قالب لایحه به دادسرا یا معاونت نظارت داخلی ارائه میشود و میتواند مانع تعقیب کیفری یا تسریع در صدور قرار منع تعقیب شود.
پنجم آنکه هرگاه دستگاههای نظارتی مانند سازمان بازرسی کل کشور یا دیوان محاسبات، به منظور رسیدگی به ناهنجاریهای مالی در حوزه کاری شما ورود کردند، تماس با وکیل اختلاس پیش از ارسال توضیحات کتبی به این مراجع اهمیت ویژه دارد.
وکیل میتواند راهنمایی کند چه نوع مستندات و توضیحاتی لازم است ارائه شود تا بهجای طرح اتهام اختلاس، پرونده در مسیر تعیین تکلیف اداری یا مالی قرار گیرد.
ششم اینکه اگر شما به عنوان شریک یا مدیرعامل یک شرکت خصوصی با سهام دولتی یا دارای مجوز دولتی فعالیت میکنید و شائبه اختلاس یا سوءاستفاده از سرمایه عمومی مطرح شده، وکیل اختلاس شما را در تعامل با مراجع قضایی و نظارتی هدایت میکند تا در قالب لایحه مدافعانه یا درخواست تبدیل قرار تامینی، از حقوق شرکت و شخصیت حقیقیتان دفاع نماید.
هفتم آنکه حتی پس از صدور قرار تامین کیفری مانند وثیقه سنگین یا بازداشت موقت، مراجعه به وکیل اختلاس و طرح لایحه اعتراض به قرار، راه برونرفت از بازداشت را میگشاید. وکیل ضمن طرح پیشنهاد وثیقه یا کفالت مناسب، ارجاع موضوع به شعبه بازپرسی یا دادستان را پیگیری میکند تا تاخیر در آزادی موقت شما رخ ندهد.
در مرحله تحقیقات تکمیلی و قبل از ارسال پرونده به دادگاه کیفری، اگر اطلاع یافتید که بازپرس برخی اسناد را نادیده گرفته یا نتایج گزارشهای کارشناسی ناقص است، وکیل اختلاس با تقدیم درخواست رسمی تحقیق تکمیلی میتواند پرونده را تقویت کند. انجام تحقیق صحنه، اخذ نظریه تکمیلی پزشکی قانونی یا حسابرسی ویژه از سوی کارشناس رسمی دادگستری، در این مرحله کلیدی است و تنها از طریق وکیل قابل پیگیری است.
چنانچه پرونده شما به دادگاه کیفری ارجاع شد و کیفرخواست علیه شما صادر گردید، بدون حضور وکیل متخصص اختلاس وارد دفاع نشوید. در دادگاه، تفکیک عناوین اتهامی، ارجاع به آرای وحدت رویه دیوان عالی کشور و ارائه استراتژیهای جنایی-مالی برای کاهش مجازات یا کسب تخفیف از طریق اعاده اموال، تنها از عهده وکیل مجرب برمیآید.
وکیل در این مرحله نقشه راه دفاع نهایی را ترسیم و از استراتژیهایی مانند تقسیمبندی جرم، تقاضای رسیدگی به اعتبار پولشویی مجزا یا درخواست انجام تستهای حسابرسی تطبیقی استفاده میکند.
در نهایت، حتی پس از صدور حکم قطعی و در مرحله اجرای حکم، نیاز به وکیل اختلاس احساس میشود. اگر حکم حبس اجرا شده یا مال مصادرهشده مورد اعتراض باشد، وکیل میتواند در مسیر اعاده دادرسی یا تجدیدنظر اجرایی، تقاضای تقلیل مدت حبس یا بازگشت اموال اضافی را پیگیری کند. این مرحله مستلزم آشنایی با مقررات اجرای احکام کیفری و توافقهای اصلاحی در قانون جدید است.
به طور کلی هر زمان که هر گونه برخورد قانونی یا نظارتی با موضوعات مالی و بیتالمال برای شما پیش آمد ـ چه قبل از آغاز دادرسی و چه در مراحل مختلف دادسرا و دادگاه و اجرای حکم ـ مشورت و پیگیری توسط وکیل متخصص اختلاس ضامن حفظ حقوق، کاهش مجازات و جلوگیری از تضییع حیثیت شما خواهد بود.
بهترین وکیل اختلاس ترکیبی از مهارتهای تخصصی کیفری، دانش دقیق مالی و اخلاق حرفهای عالی است که مجموعاً به او امکان میدهد دفاعی اثرگذار و مبتنی بر عدالت ارائه کند. در ادامه مهمترین ویژگیهای چنین وکیلی را بررسی میکنم.
نخستین ویژگی، تسلط عمیق بر قانون مجازات اسلامی و آیین دادرسی کیفری است. وکیل اختلاس باید از همه مواد مرتبط با اختلاس (ماده ۵۴۰ و بعدی) و ضوابط جاری درباره قرارهای تامین کیفری و ادله اثبات جرم آگاه باشد.
او باید به ترتیب تشریفات تفهیم اتهام، تحقیق مقدماتی، دستور بررسی صحنه جرم و صدور کیفرخواست مسلط بوده و با ارجاع به آرای وحدت رویه دیوان عالی کشور بتواند دفاع خود را در قالب لوایح و دفاعیات مستدل ارائه دهد. بیتوجهی به جزئیات قانونی در این حوزه باعث میشود دفاع وکیل از اعتبار ساقط گردد یا فرصتهای تخفیف مجازات از دست برود.
ویژگی دوم، درک عمیق از اصول حسابداری و روشهای کارشناسی مالی است. جرم اختلاس ماهیتی مالی کیفری دارد و تحلیل گردشهای بانکی، مستندات خزانهداری، گزارش حسابرسی داخلی و اسناد مالی دولتی یا خصوصی در پروندههای اختلاس، رکن اساسی اثبات جرم یا رفع اتهام محسوب میشود.
وکیل خوب با همکاری کارشناسان رسمی دادگستری در رشته حسابداری رسمی یا بازرسی مالی، میتواند به سرعت کدینگ حسابها را بررسی کند، گزارشهای فنی را نقد نماید یا درخواست استعلامات تکمیلی دهد. این توانمندی، دفاع از موکل را به سطح علمی بالایی میرساند و مانع از اتکا صرف به اعتراف یا شهادت شهود میشود.
یک وکیل برتر اختلاس از قدرت تحلیل قوی برخوردار است. او باید بتواند نقطه آغاز اختلاس، زنجیره انتقال اموال و انطباق آن با مقررات مالی را در ذهن ترسیم کند. این کار مستلزم توانایی استخراج اطلاعات از انبوه اسناد بانکی، صورتهای مالی پیچیده و مکاتبات اداری است.
وکیل باید شکافها و تناقضهای موجود در مدارک دادسرا یا گزارش ضابطان را کشف کرده و با تنظیم لایحهای که ساختار یافته و منطقمند باشد، دفاع موثر خود را شکل دهد.
ویژگی دیگر، مهارت بینقص در تنظیم لایحه و مکاتبه قضایی است. لایحه دفاعیه یا درخواست تحقیق تکمیلی باید ضمن اختصار، جامع و مستند باشد؛ ارجاع به مواد قانونی، آراء دیوان عالی کشور، نظریه کارشناسی و شواهد ملموس میتواند پرونده را به سود موکل تغییر دهد. وکیل باید در نگارش اداری فارسی عالی و بدون ابهام باشد تا مقام قضایی در درک استدلالها مشکل نداشته باشد و فوراً دستور مقتضی را صادر کند.
تعامل حرفهای با مقام قضایی از دیگر شاخصههای بارز وکیل موفق است. وکیل اختلاس باید با حفظ احترام به بازپرس و دادیار، در تماسهای تلفنی یا حضوری اولاً دفتر وکالتنامه را تسلیم کند، ثانیاً با ارائه خلاصهای از موضوع و درخواستها، راه را برای صدور سریع قرارهای تحقیقاتی و تبدیل قرار تامینی هموار نماید. این تعامل بدون چربزبانی یا تملق و با استناد به مستندات حقوقی و فنی، موجب میشود مقام قضایی و کارشناسان داخلی، دفاع او را جدی بگیرند و پرونده را مطابق پیشنهادات وکیل پیش ببرند.
اخلاق حرفهای و حفظ اسرار موکل را نیز نمیتوان نادیده گرفت. وکیل باید بدون چشمداشت مالی بیمورد، تعهد شفاهی و کتبی به حفظ محرمانگی اطلاعات موکل داشته باشد. او نباید وعده نتیجه قطعی بدهد و در صورت وجود ریسکهای حقوقی، صادقانه موکل را آگاه کند. وفاداری به قرارداد وکالت و نحوه برخورد منصفانه با همه طرفهای پرونده بخش مهمی از اعتبار حرفهای وکیل را تشکیل میدهد.
پشتیبانی از موکل در همه مراحل، از ملاقات اولیه و مشاوره تلفنی اضطراری تا پیگیری مداوم سامانه ابلاغ قضایی، از دیگر ویژگیهای وکیل اختلاس است.
ارائه راهنمایی برای تهیه مستندات، اخذ گواهیها و استعلامات، کمک به معرفی ضامن معتبر یا تنظیم لایحه اعتراض به قرار تامینی، همگی نشان میدهند وکیل تا کسب نتیجه همراه موکل است و او را در تنشهای قضایی تنها نمیگذارد.
ویژگی دیگر، شبکهسازی تخصصی است؛ وکیل باید دسترسی به کارشناسان رسمی در حوزه حسابرسی، پزشکی قانونی برای ادله جرح ناشی از سوءاستفاده در برداشت اموال و حتی متخصصان فناوری اطلاعات برای پروندههای اختلاس در فضای مجازی داشته باشد. این شبکه تخصصی موجب میشود در صورت نیاز به بررسی پرونده در حوزههای میانرشتهای، هماهنگی سریع برای اخذ نظریهها و گزارشهای فنی انجام شود و دفاع مستندتر گردد.
تجربه عملی در پروندههای مشابه نیز اهمیت بالایی دارد. وکیل باید پیشینه موفقیت در دفاع از متهمان اختلاس، قبول پروندههای شرکتهای دولتی یا عمومی و دفاع در دادگاههای کیفری یک و تجدیدنظر را داشته باشد. این تجربه به وکیل کمک میکند تا پیچیدگیهای رفتاری بازپرسها و استانداردهای دادگاههای گوناگون را بشناسد و استراتژی دفاعی مناسب برای هر شعبه و هر مرحله تنظیم نماید.
مهارت مذاکره و توان ایجاد مصالحه قضایی نیز در برخی پروندهها کارآمد است. در جرایم قابل گذشت یا مواردی که شاکی خصوصی باشد، وکیل میتواند با تنظیم توافقنامه جبران خسارت یا مصالحه مدنی، از طولانی شدن دادرسی جلوگیری کند. این مهارت به خصوص در پروندههایی که بهدنبال حفظ موقعیت شغلی موکل یا جلوگیری از تشدید مجازات مالی است، کارگشا خواهد بود.
در کنار همه این مهارتها، سرعت عمل و توان مدیریت زمان، ویژگی بسیار مهمی است. مراحل تحقیقاتی کیفری زمانبر و مستلزم رعایت مهلتهای مشخص است؛ ارائه لایحه خارج از مهلت، از دست دادن فرصت اعتراض به قرار تامینی یا عدم طرح درخواست تحقیق تکمیلی در زمان قانونی میتواند هزینههای سنگینی متوجه موکل کند.
وکیل برتر اختلاس با بکارگیری سامانههای مدیریت پرونده و یادآوریهای هوشمند، هیچ مهلتی را از دست نمیدهد.
در نهایت، وکیل باید با بهروز نگهداشتن دانش خود، از تغییرات قانونی، نظریات فقها و تحولات رویه قضایی آگاه باشد. شرکت در دورههای تخصصی آیین دادرسی کیفری، کارگاههای تحلیل پروندههای اختلاس و مطالعه آرای جدید دیوان عالی کشور، وکیل را در خط مقدم دفاع از بیتالمال و موکل قرار میدهد. این روحیه مطالعاتی میتواند تفاوت میان دفاع سطحی و دفاع قوی و اثربخش را رقم بزند.
در مجموع، بهترین وکیل اختلاس فردی است که مجموعهای از دانش قانونی، مهارت مالی و کارشناسی، توان ارتباط قوی با مقام قضایی، اخلاق حرفهای بینقص، شبکه تخصصی و تجربه عملی را در کنار هم داشته باشد و از ابزارهای مدرن مدیریت پرونده برای پیگیری دقیق تمام مراحل استفاده کند.
چنین وکیلی میتواند در محدودترین زمان ممکن دفاعی مستند، استراتژیک و مبتنی بر عدالت را برای موکل فراهم آورد و از تضییع حقوق عمومی و خصوصی موثر جلوگیری نماید.
خدمات وکیل اختلاس از نخستین تماس موکل با دفتر وکالت آغاز میشود و تا پایان مرحله اجرای حکم ادامه مییابد. در هر یک از این مراحل، وکیل باید مجموعهای از فعالیتهای تخصصی را انجام دهد تا ضمن حفظ حقوق موکل، دفاعی منسجم و استوار را پیگیری نماید.
یکی از نخستین و مهمترین خدمات، مشاوره حقوقی فوری و بررسی ابتدایی پرونده است. وکیل با دریافت شرح ماجرا و تحلیل اجمالی مدارک اولیه احتمالا گزارش بازرسی داخلی، گردشهای بانکی و دعوتنامههای جلسه بازجویی نقاط قوت و ضعف پرونده را شناسایی میکند.
در این مرحله، ارائه راهنمایی درباره نحوه پاسخگویی به سؤالات بازپرس، لزوم حفظ سکوت یا ارائه توضیحات مختصر و ارجاع به مواد قانونی آیین دادرسی کیفری، از خدمات حیاتی است. اگر موکل هنوز احضاریه رسمی دریافت نکرده، وکیل روند پیگیری در سامانه قضایی را به او آموزش میدهد تا هیچ اقدام تاخیری باعث صدور قرار جلب نشود.
پس از مشاوره اولیه، وکیل پیشنویس وکالتنامه رسمی و قرارداد حقالوکاله را تهیه میکند. علاوه بر تعیین حقالوکاله، در این قرارداد محدوده خدمات (از جمله دفاع در جلسات دادسرا، تنظیم لایحههای مرتبط، حضور در احضاریهها، پیگیری انتظامی علیه ضابطان در صورت مشاهده تخلف) و نحوه ارتباط مستمر (شفاهی، مکتوب، دیدارهای حضوری) تعریف میشود. این شفافیت قراردادی باعث میشود انتظارات موکل و وکیل همراستا باقی بماند و از اختلافات آتی جلوگیری گردد.
گام بعدی، تکمیل و تحلیل اطلاعات پرونده است. وکیل از ضابط یا دبیرخانه دادسرا درخواست رونوشت گزارشات، صورتجلسات بازجویی، نظرات کارشناسی و محتویات پرونده را میکند.
به محض دریافت این اسناد، جلسهای فنی با موکل و در صورت نیاز کارشناسان حسابداری یا مالی برگزار مینماید تا جزئیات گردشهای بانکی، نحوه تحصیل یا انتقال وجوه و هر گونه ابهامی در مستندات بررسی شود. این بررسی عمیق کمک میکند تا درخواستهای تحقیق تکمیلی و لایحههای بعدی دقیق، موجه و مستند باشد.
تنظیم لایحه دفاعیه و درخواست تحقیقات تکمیلی، دیگر خدمت کلیدی وکیل اختلاس است. در این مرحله، وکیل باید با تسلط بر مواد ۵۴۰ تا ۵۴۶ قانون مجازات اسلامی و آیین دادرسی کیفری، ضمن شرح خلاصه موضوع، نقاط ابهام و جزئیات ادعا را بیان کند.
مثلا اگر برداشت وجوه بر اساس دستور اداری بوده است، باید مستندات آن دستور و امضاهای مربوطه ضمیمه گردد. همزمان، درخواستهای تحقیق صحنه جرم، تحقیق از شهود جدید یا جلب نظر کارشناس رسمی دادگستری در رشته حسابداری، به صورت دقیق و همراه با ضمائم ارائه میشود تا بازپرس مکلف به صدور دستور گردد و ادله تکمیلی به پرونده افزوده شود.
حضور وکیل در جلسات بازجویی و تفهیم اتهام، یکی از بارزترین خدمات وکیل اختلاس است. در این جلسات، وکیل با مطالعه صورتجلسه بازجویی فوراً در محل دادسرا حاضر میشود، ضمن احراز هویت رسمی و تسلیم وکالتنامه، از بروز تخلفات روندی جلوگیری میکند.
یادآوری حقوق متهم مانند حق سکوت براساس ماده ۶۱ و حق دسترسی به محتویات پرونده طبق ماده ۶۴ آیین دادرسی کیفری، بخشی از اقداماتی است که از ثبت اظهارات شتابزده در صورتجلسه جلوگیری مینماید. در صورت مشاهده بدرفتاری یا فشار بر موکل، وکیل با تدوین لایحه اضطراری به مرجع بالاتر قضایی شکایت میکند.
پیگیری قرارهای تامین کیفری مانند قرار وثیقه، کفالت یا بازداشت موقت نیز از وظایف وکیل است. به محض صدور هر قرار تامینی، وکیل متن قرار را بررسی کرده و در صورت نامتناسب بودن، اعتراض خود را با ارائه دلیل و پیشنهاد وثیقه یا ضامن معتبر مطرح مینماید. اگر بازداشت موقت باشد، تنظیم لایحه اعتراض به قرار و اعلام آمادگی برای معرفی ضامن و وثیقه مناسب به شعبه بازپرسی یا دادستان، از اقداماتی است که معمولا به آزادی موکل منجر میشود. این پیگیریهای دقیق حق آزادی موقت را تا زمان صدور حکم نهایی تضمین میکند.
در مرحله دادگاه کیفری، خدمات وکیل اختلاس گستردهتر و فنیتر میشود. وکیل متن کیفرخواست را مطالعه میکند و برنامه دفاع خود را مبتنی بر تحلیل تفاوت میان اختلاس و جرایم مشابه، مستندسازی تخفیفهای مجازات به سبب اعاده مال و استفاده از آرای مهم دیوان عالی کشور تنظیم میکند. ارائه ادله در دادگاه مستلزم آمادهسازی شواهد فیزیکی، دعوت از کارشناسان مالی برای توضیح نظریهها و تنظیم لوایح دفاع شفاهی و کتبی است.
وکیل با دقت در ارجاع به مفاد قانونی و رویه قضایی، استدلال میکند که کدام عناوین اتهامی قابل اثبات نیست یا میتواند با بازگرداندن اموال تخفیف یابد.
خدمات وکیل پس از صدور حکم بدوی نیز ادامه مییابد. او متن حکم را از نظر انطباق با قانون بررسی میکند و در صورت وجود اشکالات شکلی مانند عدم استماع شهود یا نقص در قرائن، لایحه تجدیدنظرخواهی را تهیه و تقدیم مینماید. اگر حکم قطعی شد و اجرای آن آغاز گردید، وکیل در مرحله اجرای احکام نیز حاضر است؛ به بخش اجرای احکام مراجعه، درخواست تفسیخ یا تقسیط محکومبه، و اگر اموال مازاد بر میزان لازم مصادره شده است، تهیه لایحه اعتراض اجرایی در دادگاه اجرای احکام را انجام میدهد.
ارائه راهکارهای مصالحه مدنی و جبران خسارت توافقی بخشی از خدمات تکمیلی وکیل است. در بسیاری از پروندههای اختلاس با شاکی خصوصی یا مدعی العموم، امکان مصالحه در قالب توافق کتبی برای جبران تمام یا بخشی از اموال وجود دارد.
وکیل با تنظیم متن تفاهمنامه، تضمینهای مالی و سازوکار اجرایی بازگشت مال به بیتالمال، از تعقیب کیفری بیشتر یا تشدید مجازات جلوگیری میکند. این رویکرد ترمیمی، ضمن کاهش فشار قضایی بر موکل، به جبران سریع زیان عمومی کمک مینماید.
در کنار فعالیتهای قضایی، وکیل خدمات پشتیبانی اداری را نیز ارائه میدهد. پیگیری ابلاغیههای الکترونیکی، یادآوری مهلتها به موکل، هماهنگی جلسات کارشناسی، تهیه فهرست مدارک مورد نیاز و ارسال آنها به دادسرا یا شعبه اجرای احکام، همگی در چارچوب خدمات وکالت قرار میگیرد. این خدمات باعث میشود که موکل به جای دغدغه امور اجرایی، تمرکز خود را روی دفاع استراتژیک حفظ کند.
در نهایت، یکی از ارزشمندترین خدمات وکیل اختلاس، آموزش و همراهسازی موکل در طول پرونده است. وکیل با توضیح مراحل قانونی، تشریح حقوق و تکالیف موکل و ارائه نکات مهم برای تعامل با ضابطان و مراجع قضایی، به کاهش استرس موکل کمک میکند و مشارکت موثر او را در روند دادرسی تضمین مینماید. این همراهی و درک متقابل، زمینهساز موفقیت دفاع و کسب نتایج مطلوب در پروندههای پیچیده مالی میشود.
بنیاد وکلا در پروندههای اختلاس خدمات حقوقی ویژهای ارائه میدهد که از مرحله تحقیقات ابتدایی در دادسرا تا دفاع در دادگاه انقلاب و تجدیدنظر را در بر میگیرد. وکیل این مجموعه با آشنایی کامل به مفاد ماده ۵۱۳ قانون مجازات اسلامی و اصلاحات بعدی آن، چارچوب اتهام اختلاس را تبیین کرده و نقش خود را در پیشگیری از نقض حقوق متهم یا ادعای منصفانه حقوق بیتالمال برای شاکی بهخوبی میشناسد.
در مراحل تحقیقات مقدماتی، وکیل بنیاد وکلا فهرستی از اسناد مالی مانند دفاتر کل، گردش حسابهای بانکی و قراردادهای مرتبط را تهیه میکند و با انجام استعلام رسمی از مراجع ذیربط (بانک مرکزی، سازمان حسابرسی و…) از صحت یا مغایرت تراکنشها اطمینان حاصل میکند. سپس با تنظیم لایحه اعتراض به قرار کفالت یا قرار وثیقه و دفاع از کلیه حقوق متهم در برابر تعقیب غیرمنصفانه، روند پرونده را تحت کنترل نگه میدارد.
در دادرسی کیفری، این وکلای مجرب ضمن تدوین استراتژی دفاعی مستدل و ارائه دلایل کارشناس رسمی برای تبیین عدم انتساب رفتار مجرمانه یا اثبات فقدان سوءنیت، از هر ابزار قانونی همچون درخواست تبدیل مجازات یا اخذ تخفیف استفاده میکنند.
در پروندههای پیچیده اختلاس بانکی یا مالی، توانایی مدیریت مذاکرات با بازپرس و حضور پیدرپی در جلسات دادگاه، تضمینکننده پیگیری منظم و قدرتمند حقوق موکل است.
بنیاد وکلا خدمات خود را در سه قالب ارائه میدهد: